تَکوین


دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
  • ۲۰ اسفند ۹۶، ۲۲:۵۷ - سوده
    ممنون

گوشهٔ جگر شفیق...

دوشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۰۹ ب.ظ

بعد از ظهر زهرا لطفاً زنگ زده بود، از حال ناخوبم ناراحت. می‌خواست بیاید بیمارستان بماند، ولی گفتم لازم نیست. ولی خُب الان لازم بود کسی باشد وقتی که درد دارد مثل خوره وجودت را می‌خورد، اما آنکس زهرا نبود که بود و حضورش ضرورت دارد؛ او که ضرورت دارد باشد دورتر است خیلی...و امکان حضورش چه غریب چه محال... نوشتن کمی آرام می‌کند اما درد امان نمی‌دهد بخصوص که به دست هم بزند. این دومین بار است که بستری می‌کنند، این بار دوم از شنبه شب شروع شده، استمرارش چه شور و تلخ... اگر پروانه‌ای نباشد که به نجوا پرده‌ی گوشت را بجنباند، اگر نجوایی نباشد که نازکای دلت را از اندوهی سیاه و غم جانکاهی مواظبت کند، اگر چشمانی نباشد به انتظار، که در فاصله ای بعید بلکه همینجا و در نزذیکی، اگر سرانگشتان برای سُریدن روی صورت نباشد اگر گرمای آغوشی نباشد که می‌شناسی اش، اگر نباشد... یادم باشد: از یکم تیرماه امشب از همه شبها درد بی‌رحمتر شده، درد بیشتر شد. 

  • Travis Travis

نظرات (۱)

دعا میکنم حالتون خوب بشه و دلتون زودتر شاد
پاسخ:
سلام.

از خیرخواهی ات خیلی ممنون‎ ام.
تندرست و دلشاد باشی 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی