بعدتر!
جمعه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ۰۲:۵۱ ب.ظ
دو روز پیش: اولین نتیجه مثبت. هرچند کم رمق. بعد از حدود سه ماه درمان تازه کورسویی. چهارشنبه شب احساس سرماخوردگی دارم. پنجشنبه سرما خورده ام و ساعت به ساعت بدتر می شوم. برمیگردم تهران. حالم خوب نیست. سرماخوردگی شدّت گرفته، تب بالا و سرفه و ... با دردهای دیگری آمیخته. شیمی درمانی فردا لغو شد. جز آن کورسو چیز دیگری تا بحال خوب پیش نرفته. نمی خواهم اینقدر ادای ناامیدها را در بیاورم و نه می توانم ادای امیدوارها را. فقط می دانم ناخوش احوالم. سرفه امان نمی دهد و نفسها کمی به شماره. دارم به شعر فکر میکنم و به یک دوست در دوردست دور. حرفهای دیگری هم بود. حتی کمی شعر نوشتن اینجا. ولی حرفهایم هم دارد تمام می شود حوصله چیزی نوشتن هم. بعد اگر سرفه گذاشت بیایم شعر بنویسم. حیف که آن گوش آشنا اینجا نیست تا همین ساعت شعری برایش بخوانم.
- ۹۶/۰۶/۲۴