بلیت یک طرفه: رنج ابدی...
بلیت زندگی یک سره است و یک طرفه. و نمی دانم می شود مثلِ ایوان کارامازوف آن را پس داد؟ و اصلاً او توانست چنین کند؟ اگر نگویم همه، ولی بخش بزرگی از تجربه ام این است: بیشتر و مهمترین فرصتهای زندگی فقط و فقط یک بار اتفاق می افتد. اگر کاهلی کنی و اهمال، اگر قدرنشناسی اگر به موقع برایش نجنگی(اگر لازم باشد بجنگی) و نجنبی، وقتی از دست رفت، از دسته رفته است...
باز نمی گردد، تکرار نمی شود. همه چیز یک بار و همه کسانی که وارد می شوند هم یک بار. اگر رفتند رنج است که مکرر می شود. عذاب از دست دادن، ناخوشیِ فقدان و جانت که زیر حجمِ حجیمِ آوارِ چیزها و کسان (و خاطراتشان) که از دست داده ای له می شود...
چه تجربه ی تلخی چه غم جانکاهی چه عذاب الیمی...
زندگی همچنان که پیش می رود ما را تهیدست تر و تنها تر می کند...
...........
پیونوشت: شاید معنای [دیگر؟] آن سخن حکیم(carpe diem) اصلاً همین بوده باشد؟
- ۹۶/۰۶/۱۴