oublié
دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۶، ۰۵:۴۸ ب.ظ
صدایِ کشیده شدنِ تیغ روی مقوا و کاغذ را بلد نیستم بنویسم! بوی چسب، جایی که خیلی روشن نیست، هوایی که اندکی سرد و اندککی نَمور است؛ نشسته است و دارد کار میکند، من هم برایش چای بریزم یا یک چنین چیزهایی. الان هم این جمله یادم میآید، مینویسم اینجا تا بعد:
Un ami est celui qui connaît la chanson qui est dans ton coeur et qui peut te la chanter quand tu en as oublié les paroles…
هرچند که چنین تصوّری از خودم نداشته باشم.
به چایْ و چند تا رنگ، و، "او" چه آهنگی میآید؟
- ۹۶/۰۹/۲۰