اوّلینْ قَدَم، دوّمین مرحله باشد!
یکی از مسائلِ ما الان این است: داروهای اصلی و مهمّی که مربوط به این نورسیده است—بخصوص سرنگی خاص که در تمام این سالهایِ درمانِ مشکلِ پا و سیستمِ عصبی—، هر هفته تزریق میکردم، و علاوه بر آن، داروهایی بوده که در بیمارستان تزریق میکردم. یکی از سوزنها دقیقًا مهمترین دارویی است که، پیش از شروع و لزومِ شیمیدرمانی استفاده میشود. توضیح آنکه: اگر این دوا و درمانها بجایی نرسد، وارد فازِ شیمیدرمانی باید شُد. تشخیص این بوده که من چند سال است که این داروها(مهمترینشان) را تزریق میکرده و یا میخوردم. بیش از آن حدّی که برای اوضاعواحوالِ بدتر شدهیِ این نورسیده لازم است حتّی. نتیجهگیریشان(بخصوص با توجّه به آزمایشها) این بوده که باید مستقیم واردِ فازِ شیمیدرمانی شُد. هفتهای که بیاید شروع میکنیم، نتایجِ اوّلین مرحله مهمّ است. و باید اُمید بست که اوّلین مرحله خوب پیش برود، اگر نرود، یعنی خوب نیست. توضیح دادهاند که باید خودم را برایِ هر پیشآمدی آماده کنم. هرچند که برای من روشن نیست هر پیشآمدی دقیقًا یعنی چه؟ و توضیحِ چندان بیشتری هم ندادهاند.(هرچند خودم چیزهایی خواندم در موردِ این هرپیشآمدی.) این چند روز چیزهای زیادی خواندم، هم از مطالب پزشکی و هم تجارب آدمهای مختلفی که درمان شدهاند یا درمان نشدهاند، و به هر ترتیب اوضاعواحوالِ مشابهی داشتهاند/داریم. پزشکهایِ دیگرم هم کامل در جریان هستند، میگویند بدنِ تو مقاوم است و این یک برگِ برنده است، چه برای سرعت پیشرفتِ درمان و چه برایِ خودِ درمان. اوّلین جلسه بین دو تا چهار ساعت طول میکشد و این خودش بد نیست. بیمارستان فضایِ دلچسبی ندارد!
- ۹۶/۰۴/۰۷