تَکوین


دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
  • ۲۰ اسفند ۹۶، ۲۲:۵۷ - سوده
    ممنون

خردل!

جمعه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۵۹ ق.ظ

اینکه بعد از تزریق می‌خوارد و حتی گاه احساس می‌کنی پوستت دارد پاره پاره می‌شود، چیز غریبی نیست؛ هرچند آن داروی ضد خاص نیز تزریق کنند. ولی ظاهرًا گاه‌گاهی با تأخیر چیزهایی یادش می‌اُفتد و چند روز بعدتر دوباره شروع می‌شود. یک لحظه به خودت می‌آیی و می‌بینی بدنت پاره پاره شده باشد انگاری... همه حا شیارهایی سرخ و دردناک... 


  • Travis Travis

نظرات (۱)

خردل؟
پاسخ:
بحثِ بسیار پیچیده‌ ای--یا بنظر منِ راجل و بیسواد پیچیده--، در فلسفۀ زبان وجود دارد: «ارجاع». یکی از مسائل دشوار این است: چطور به یک "نام" اعمّ از نام خاص(اسکندر مقدونی یا ارسطو یا ابن سینا) یا نامِ تُهی یا همان نام بی مسمی( اسب شاخدار) ارجاع می دهیم؟ حالا اگر نامهای مشابهی هم باشند کار سخت تر میشود! (یا من فکر می کنم سخت تر می شود!) مثلًا اسکندرهای دیگری هم داشته باشیم که بعد از اسکندر کبیر! آمده باشند، ولی همه را فقط "اسکندر" می خوانیم، بدون هیچ پیشوند و پسوندی: نه مقدونی و نه کبیر و ...! ارجاع به آنها بقولِ کَسی "تیره" می شود! این از آن نامی که بعض کسان با ساندویچ و ... میل می کنند! 
شاید برایِ آنها که چیزهایی از اتّفاقاتِ تلخِ دهۀ شصتِ خورشیدی یادشان هست این فرمولِ مولکولی«C4H8Cl2S» آشنا باشد! 
و اگر کسی هم به تاریخ علاقه داشته باشد، می تواند به إبتدایِ سدۀ بیستم نگاه کند: 1917:
شاید هم دارم با خودشیفتگی و آزرده خاطری از این روزها، فضلهای نداشته ام را می فروشم. امّا کمی هم به این فکر می کنم که دارم می خندم به مضحک بودن کلّ یک داستان خَیالی!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی