تَکوین


دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
  • ۲۰ اسفند ۹۶، ۲۲:۵۷ - سوده
    ممنون

فی عَیْنَیْکِ آلافُ المَرایا...

شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۰۲ ب.ظ

 عِنْدَما تَبْدَأُ فی عَیْنَیْکِ آلافُ المَرایا بَالکَلامْ

 یَنْتَهِی کُلُّ کَلامْ ...

 و اَرانی صامِتًا فی حَضْرَةِ العِشْقِ،

 و مَنْ فی حَضْرَةِ العِشْقِ یُجاوِبْ؟

 فَاِذا شاهَدْتِنِی مُنْخَطِفَ اللَّوْنِ، غَرِیبَ النَّظَراتِ...

 و اِذا شاهَدْتِنِی اَقْرَأُ کَالطِّفلِ صَلاتِی...

 و علیٰ رَأْسِی فَراشاتٌ، و اَسْرابُ حَمامْ...

 فَاَحِبِّینِی، کَما کُنْتِ، بُعُنْفٍ و جُنُونِ...

 و اٌعْصِرِی قَلْبِیَ، کَالتُّفّاحَةِ الحَمْراءِ، حَتّیٰ تَقْتُلِینی...

 و علیٰ الدُّنیا السَّلامْ...

..........

 دیگر بار که در چَشْمانَتْ هِزاران آینه، دوبارینه سُخَنْ می‎گویند

 هر سُخَنی [جُمْلِگیّ سُخَنانْ] پایان می‎گیرد...

 خود را در آستانۀ عِشْقْ خاموش می‎یابم

 و کیست که در آستانِ عِشْقْ پاسُخی گوید؟

 اگر مرا پَریده رنگ و غَریبْنِگاه دیدی...

 و اگر دیدی چونان کودکی نماز می‎گُزارم

 و بر سَرَم پروانه‎ها و فوجی از کبوتران است...

 به تُندی[شدّت] و جنون‎ام، همچون گذشته، دوست‎بدار

 قَلْبَم را بِفِشار، چونان سیبی سُرخ، حتّی اگر کُشته‎ام خواهی...

 و بر دُنیا بدرود...

 __________

 * پارهای از شِعرِ «تَجَلَّیاتٌ صُوفِیَّه» از ”نِزار قَبّانی“. با نیم‎نگاهی به تَرجَمۀ موسیٰ اسوار.

**شعر را برای کَسی تَرجَمه کرده‎ام که، بی‎هیچ گفت‎وگویْ می‎توانم در حقَّش گفت: «مرا در همه عالَم یک دوست باشد!». به خواستِ همان یگانه دوستْ نامش مکتوم ماند...آرزویی از سویدایِ دل و جان: أَحوالش بهبود یابد. همین و بَس.

  • Travis Travis

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی