تَکوین


دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
  • ۲۰ اسفند ۹۶، ۲۲:۵۷ - سوده
    ممنون

Aura

جمعه, ۲۸ آبان ۱۳۹۵، ۰۷:۵۳ ب.ظ

 چند روزی است دارم از بیرون به خودم نگاه میکنم، یک وَجه این، از بیرون نگریستن به خودم، به دقّت رَصَد کردنِ احوال و کیفیّت این احوال و کُنِش و واکنشهایم در ارتباط و مُراوده با دیگران است: متأسفانه راضی کننده نیست. پُر از خطا، پُر از نادرسی، پُر از اهمال‎کاری. متأسفانه احساسِ قوی‎ای در من هست، که مُراوداتم سامانی ندارد، از ”حدّ و حدوهایم“ تجاوز می‎کنم-و این یعنی تجاوز به حدّ و حدود و مرزهایِ دیگری-، متأسفانه این تجاوز از مرزها، در مواقع و مواردی باعث شده است به ”حدّ و حدودم“ تجاوز بشود. وقتی به حدودِ دیگری تجاوز کنی، و یا بنحوی از انحاء ”مرزها“ را نادیده بگیری و یا مراعات نکنی، حدود و مرزها مخدوش میشوند، گاهی ’دستمالی‘ میشوند. و در نهایت شکسته، و بی‎رمق، و ناتوان و بی‎ارزش. احساس قوی‎ای در من هست که ”هاله“یِ وجودِ من کمفروغ شده است، و هالهیِ دیگرانی را نیز کمفروغ کردهام. ترسم آنست که همین الان هم دیر شده باشد، و این مرزشکنیها در من و بعضِ از دوستانم و اطرافیانِ نویافته بخصوص، تبدیل به ”عادت“ شده باشد. به نظرم یکی از بزرگترین دشمنانِ هر انسانی، این عادتها و خوگیری‎ای به عادتهاست: بخصوص عاداتِ نامطلوب و رَماننده و دل‎شکننده و هاله‎یِ قدسیّت وجودمان را مخدوش کننده. من دوست ندارم این هاله قداست دیگران، و خودم را مخدوش کنم، کم‎فروغ کنم. باید سعی کنم، باید تمرین کنم تا فاصله و مرزها را نگاه و بل پاس بدارم. پاسداری از هاله‎یِ وجودی خودمان و دیگرانی که با آنها ارتباط داریم، حیاتی است. بسیار حیاتی.

  • Travis Travis

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی