تَکوین


دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
  • ۲۰ اسفند ۹۶، ۲۲:۵۷ - سوده
    ممنون

بحبوحه‌یِ زندگی

يكشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۲۲ ب.ظ

فکر میکنم، هر سال، ماه، روز، ساعت، دقیقه و ثانیه و «آنی» که، از زندگی پیشرفته، و ذره ذره عُمرم رفته، قدر «عُمر و زندگی»یِ تَکرار ناشدنی را بهتر کشف کردم و شناختم، امّا اینکه بنحو بیرحمانه‌ای به إِبتلائات عدیده دُچار آیی، و مایه و عصاره‌یِ جوانی‌ات را این إِبتلائات- بِکَشَد و از بین ببرد، برایِ من براستی مایه‌یِ دِریغ است.

در مورد گودل نوشته‌اند که تمامِ عُمر، بیمار بود-اواخر عُمر به پارنویا دچار شد و همین او را کُشت-، هم خودِ گودل بارها به نزدیکانش گفته بود و هم دیگران نوشته‌اند که، گودل هر وقت از سلامتی نسبی برخوردار بود، کاری میکرد شگفت. اینجا هیچ نمیخواهم خود را با گودل قیاس کنم! شوخی ابهانه‌ای خواهد شد-و من  تا این حدّ به بَلاهت کشیده نشده‌ام. میخواهم بگویم: هر وقت سلامتی-هرچند نسبی- داشته‌ام، کارهای خوبی کردم. هنوز هم گمان میکنم که مقالاتی که در 26 سالگی نوشتم-بعد از دو سال که با مرگ دست و پنجه نرم کردم-، از بهترین مقالات 15 سالِ اخیر هستند. هرچند میدانم بسیاری کَسان با بیتوجّهی از کنارشان رد شدند- امّا میبینم که آنچه نوشته‌ام/گفته‌ام در «گفتار و نوشتار» چه آن کسان که بیتوجّه رد شدند چه آنها که توجّهی کردند، خود را هر روز بیشتر نشان میدهد. امّا ازین بیتوجّهی چه باک؟ به آنچه که کردم چُنان و چندان اطمینانِ قلبی داشتم/دارم که همچنان، چنان باوری، در من راسخ است. اگر بیماری نبود از بهرِ شکوفایی خود و مدد به دیگران چه کارها که میتوانستم کرد!

دریغم آنست که، در این ایّام که پختگی‌ام بیشتر شده، بیماری دوبارینه قوّت گرفته. احساس میکنم، تا ”حدودی“ سلامتِ نَفْس‌ام بهتر از چند سالِ پیش شده است- پیراسته‌تر شده‌ام. دروغهایم کمترند، و تصویر کاذبم کم‌فروغتر، کمتر ”میکوشم“ خود و دیگران را بفریبم. این روزها ”نه“ جِسم یاری میکند و نه جان. احساسِ تنهایی قوّت میگیرد، و تو ناتوانتر میشوی. «در عینِ تنها... بر ضد خودم و به طرفداری از هرچه مرا بویژه مرا- می‌آزارد و آسان بدستم نمی‌رسد، جبهه گرفتم»(نیچه: «دیباچۀ»* -به انسانی، زیاد انسانی). با خودم میگویم: حیفِ این شور و شوق نیست که اینقدر ”نابهنگام“ فروپژمرد و فروخسپد!

هرچند دارم سعی خودم را میکنم. ولی:

در بحبوحۀ زندگی، مرگ چنان مرا در محاصره گرفته است که هر ساعت ممکن است بر من دست یابد... (نامۀ 11 سپتامبر از نیچه با گاست).

..............

 * «دیباچه» از نظر ساختارِ زبانی واژه‌ای نادرست است(بخاطر امانت در نقلِ قول همین صورت نادرست را نگاه داشتم)، ولی کثرت کاربرد یافته. هرچند این کثرت کاربرد، حتّا به خامه‌یِ استاد فولادوند، مانع از نادرستی‌اش نمیشود. درستِ آن «دیباجه» است. بسط این  نکته زبانشناختی از حوصله این لحظه‌یِ «تَب‌زده» خارج است.

·          نقلِ قولها از دیباجه و کتابِ نیچه ازین کتاب است: نیچه، ج.پ. استرن، ترجمه: عزت‌الله فولادوند، ناشر: طرح نو.

  • Travis Travis

نظرات (۱)

حیفه، خیلی هم حیفه، بی نهایت حیفه. تو خوب میشی و کارهای کارستان می کنی. حالا ببین کی گفتم :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی